اصطلاح و مفهوم پداگوژی و آندراگوژی
پداگوژی اصطلاح یونانی است که معنی آن سوق و اداره اطفال بوده و متدرجاً به یک اصطلاح عمومی در آمده است .
پداگوژی
« Pedagogy » از نظر لغوی به معنی هنر و علم تربیت کودکان است . پداگوژی
اساساً از کلمه یونانی پداگوسویی گرفته شده که معنی آن طفل ( بچه ) را ببر
و بیاور می باشد
به بیان دیگر پداگوژی را میتوان علم آموزش و پرورش کودکان و یا فن و هنر تعلیم و تربیت کودکان نامید .
رومن ها در حدود قرن اول قبل از میلاد یعنی در اخیر دوره جمهوریت کلمه پداگوگوس را از یونانی ها به اقتباس گرفتند و آنرا در علم و تدریس اطفال بکار بردند . چنانچه دیده میشود که پداگوگوس ها تحت قیادت رومن ها به تعلیم و تربیه غلام بچه های دربار امپراطور ، اشخاص ثروتمند ، نجبا و امثال آن اشتغال داشته اند .
اما در قرن معاصر افتخار پداگوگ را اشخاص میتواند کسب نمایند که در علم تعلیم و تربیه وارد بوده و صاحب تیوری و عمل در این رشته باشند .
آندر اگوژی یا تعلیم و تربیت بزرگسالان، یکی از نظریههای مبتنی بر ویژگیهای بزرگسال است. آموزش بزرگسالان فرایندی است سازمان یافته به منظور ایجاد آگاهی ، شناخت و مهارت در بزرگسالان ، تا بتوانند در جهت تکامل و تعالی حرکت کنند و در سرنوشت جامعه خود از لحاظ اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی مشارکت فعالانه داشته باشند.
آندر اگوژی یا تعلیم و تربیت بزرگسالان، به خصوص با معنایی که نولزآمریکایی برای آن قائل میشود، یکی از نظریههای مبتنی بر ویژگیهای بزرگسال است. ویژگیهای مذکور در این نظریه عبارتست از: خودکفایی و خودشکوفایی بزرگسال، تجربهی بزرگسال در نقشهای مختلف اجتماعی، مقاصد و خواستهای بزرگسال برای یادگیری، و هدف وی در یادگیری برای رفع نیازهای فوری و نه برای نیازهای آینده.
نولز برای خود اهمیت خاصی قائل است و البته بسیاری از مربیان بزرگسالان با این تأکید موافقند. ناکس عقیده دارد که خود در طول حیات انسان دگرگون می شود و بخشی از تحولات آن با رشد بدنی ارتباط دارد، اما دیگر اندیشمندان، از جمله رایزمن بر این عقیده اند که عده ای از بزرگسالان را دیگران هدایت می کنند و به این دلیل در محیط آموزشی به معلم متکی می شوند. به نظر نولز بزرگسالان مجموعه ی وسیعی از تجربه های متفاوت دارند که می توان به عنوان یک منبع غنی یادگیری از آن استفاده کرد، به نظر می رسد که هر چند نولز بر یک موضوع بسیار مهم در یادگیری بزرگسالان تأکید کرده، فرمول او تا حدودی ضعیف است، بر تحقیقات کافی استوار نیست و کل تصویر یادگیری بزرگسالان را آشکار نمی سازد.
باید نولز را از دست اندرکاران مهم آموزش و پرورش بزرگسالان دانست و برخی از نکاتی که او مطرح کرده بر ایدئال های انسانی تعلیم و تربیت استوار است . آراء او از لحاظ اقدامات عملی تدریس به بزرگسالان بسیار حایز اهمیت است.[1]
به نظر کراینک، آندراگوژی یا تعلیم و تربیت بزرگسالان یک نظریهی باز است؛ یعنی در آن آموزش بزرگسالان انعطافپذیر و پویا است؛ با نقشهای اجتماعی بزرگسال در ارتباط است و جهتگیری بر اساس هدفها پذیرفته است؛ امکان شرکت فعال بزرگسال در امر آموزش وجود دارد؛ روشهای یادگیری بر اساس نیازهای فوری انتخاب میشود؛ محتوای درسها و تعداد آنها میتواند بر اساس انتخاب بزرگسال باشد یا به سخنی تعداد کلاسها و تقسیمبندی آنها به روزها به عهدهی بزرگسال است.
آموزش بزرگسالان ابتدا در مراکز مذهبی توسط روحانیون و یا در مراکز حرفه ای و فنی توسط صاحبان حرفه ها و فنون انجام می گرفت . بعدها همزمان با پیشرفت های مهم علمی و صنعتی ، مخصوصاً در کشورهای اروپایی و پیچیده تر شدن شکل تربیت و تنوع یافتن آموزش ، این نوع آموزش هم مانند آموزش خردسالان به مدارس یا مراکز خاص ، انتقال یافت.
پل برجوین، فلسفهی آموزش بزرگسالان را اینگونه توصیف میکند: فلسفهی آموزش بزرگسالان باید: الف)کمک به بزرگسالان کمک کند تا موجبات خشنودی آنها در زندگی فراهم آید و زندگیشان معنا پیدا کند؛ ب) در شناخت خود، کشف تواناییها و ضعفها و در درک روابط خود با دیگران به بزرگسالان کمک کند؛ ج) بزرگسالان را متقاعد سازد که آموزش مداوم لازم است؛ د) شرایط و امکانات رشد ذهنی. فرهنگی، جسمی، سیاسی و حرفهای بزرگسالان را فراهم آورد؛ ه) در صورت لزوم، در چهارچوب سوادآموزی، آموزش مهارتهای لازمهی بقا، آموزش حرفهای یا آموزش بهداشت را بگنجاند.[1] سرمد ، غلامعلی (مترجم ) آموزش بزرگسالان و آموزش مداوم ، تالیف پیتر جارویس ، تهران : سمت 1378 ص 97 تا 100